5 هدف براي يك مدير پروژه مديران پروژه بايد بتوانند كاركنان، پول، تامين كنندگان، تجهيزات و مواردي از اين دست كه پاياني هم ندارد را مديريت كنند. مدير پروژه براي اين كار بايد بتواند تمركز كافي داشته باشد و پنج هدف بسيار مهم را براي خود تنظيم نمايد. اگر براي هر پروژه بتوان اين 5 هدف ساده را برآورده نمود دستيابي به موفقيت كامل، امكان پذير خواهد شد. اين اهداف براي تمام صنايع و همه نوع پروژه به صورت عمومي مطرح است. مدير پروژه بايد با توجه به سطح تجربه در علم مديريت پروژه اين 5 هدف را براي پروژه اي كه مديريت مي نمايد، تنظيم كند.
هدف 1: پايان به موقع اين هدف سخت ترين هدف يك پروژه است چرا كه اغلب، نيازمندي هاي پروژه حين اجرا تغيير مي يابند در حالي كه احتمالا برنامه زماني پروژه به شكل اوليه باقي مي ماند. بنابراين مدير پروژه بايد دامنه كاري پروژه را با دقت فراوان مديريت نمايد. از اين رو سعي مي شود يك فرايند كنترل تغييرات پياده سازي گرديده تا هر گونه تغيير در دامنه كاري احتمالي مديريت شود. مدير پروژه بايد همواره طرح پروژه را متناسب با واقعيت و پيشرفت طرحريزي شده به هنگام نگه دارد. هر گونه انحراف از طرح بايد شناسايي شده و سريعا بجاي خود بازگردانده شوند.
هدف 2: پايان مطابق بودجه به منظور حصول اطمينان از اينكه هزينه هاي پروژه به صورت مارپيچي افزايش پيدا نكنند لازم است بودجه اي در ابتدا براي پروژه تنظيم گردد. در اين بودجه بايد تمام هزينه هاي مرتبط با پروژه از جمله هزينه هاي كاركنان، تجهيزات، تامين كنندگان و مواد در نظر گرفته شود. سپس مشخص گردد كه هر فعاليت در طرح پروژه به چه ميزان از اين بودجه براي تكميل شدن نياز دارد و آنگاه هر گونه انحراف از اين طرح پيدا شود. مدير پروژه بايد بداند كه همواره پرداخت بيشتر به هر فعاليت سبب سهم كمتر ساير فعاليت ها خواهد شد بنابراين لازم است پرداخت هاي پروژه و در نتيجه تحويل پروژه مطابق بودجه را كاملا كنترل نمايد.
هدف 3: برآورده ساختن نيازمندي ها هدف برآورده ساختن نيازمندي ها در ابتداي هر پروژه تنظيم مي گردد. به عنوان مثال نيازمندي مي تواند نصب يك سيستم جديد فناوري اطلاعات، ساختن يك پل يا پياده سازي يك فرايند باشد. پروژه بايد راه حل هايي را به منظور برآورده نمودن كامل اين گونه نيازمندي ها ارايه دهد. نكته كه بدين منظور لازم است در نظر گرفته شود آن است كه جزييات كافي از نيازمندي ها در آغاز پروژه بايد مشخص شود. بدون شك اگر ابهامي به هر نحو ممكن وجود داشته باشد يك فعاليت كوچك تبديل به كاري بسيار بزرگ خواهد شد و اين نابساماني سبب صرف زمان با ارزش و منابعي براي تكميل شدن مي گردد.
هدف 4: خوشحال كردن مشتري ممكن است پروژه به موقع، مطابق بودجه و با برآورده ساختن كامل نيازمندي ها پايان يابد ليكن مشتري خوشحال نباشد. معمولا اين نارضايتي به سبب آن است كه انتظارات مشتري كه از شروع پروژه همواره متغيير است به درستي مديريت نمي شود. به منظور آنكه حامي، مشتري و ساير ذينقعان پروژه در پايان كار خوشحال باشند بايد انتظارات ايشان به دقت مديريت گردد. مدير پروژه بايد اطمينان حاصل نمايد كه پيشرفت پروژه به درستي به اطلاع مشتري رسانده مي شود. البته گزارش هاي كاملا شفاف و واقعي از پيشرفت به موقع پروژه ضروري است. مدير پروژه بايد صداي مشتري يا ايده هاي قانوني ايشان را پذيرا باشد و هنگامي كه امكان تحويل به موقع پروژه وجود ندارد يا اينكه يك تغييير مورد نياز است بايد پيشاپيش به مشتري اين مهم را بگويد. آشكاري و درستكاري همواره بهترين ابزار براي برخورد با انتظارات مشتري است.
هدف 5: اطمينان از خوشحالي گروه پروژه اگر بتوان تمام موارد بيان شده را همراه با خوشحال ساختن گروه پروژه پيش برد، آنگاه مي توان پروژه هاي بعدي را نيز به خوبي انجام داد. رضايت همكاران پروژه براي موفقيت پروژه بسيار بحراني است. كاركنان پروژه را از طريق پاداش دادن و تاييد كردن موفقيت هايشان خوشحال سازيد. گماشتن اعضاي گروه پروژه به كارهايي كه در آن توانمندي دارند و هدايت گروه براي تجربه اندوزي سبب افزاي دلگرمي آنها مي شود. با يك گروه شاد و داراي انگيزه دستيابي به هر موفقيتي در پروژه ميسر است. ترجمه شده از خبرنامه وب سايت مدير پروژه |