عوامل موفقیت مدیریت دانش
هری هارن بیان میکند براساس تجربیات خودم و همچنین مطالعات موردی مدیریت دانش در جهان، عوامل اصلی را که برای موفقیت مدیریت دانش حیاتی است میتوان در چهار گروه طبقهبندی کرد. این چهار گروه عبارتند از:افراد،فرایندها،تکنولوژی و تعهد استراتژیکی مستمر.گروهی از پژوهشگران معتقد هستند که عوامل فوق را میتوان در دو طبقه قرار داد:تکنولوژی و فرایندها در یک گروه،افراد و تعهد استراتژیکی مستمر در گروه دیگر.
1-تکنولوژی:راهحلهای تکنولوژیهای مدیریت دانش،بنیانی برای حمایت و سهیمسازی دانش،همکاری،جریان کار و مدیریت سند فراهم میکند.این ابزارها فضایی را به عنوان منبع مرکزی به وجود میآورند که کارکنان،مشتریان،شرکاء و تأمینکنندگان میتوانند اطلاعات را با هم مبادله و یکدیگر را راهنمایی کنند و در نهایت تصمیمگیری بهتری انجام دهند.معروفترین اشکال تکنولوژی مدیریت دانش،ورودیهای دانش هستند مانند: اینترنت،اینترانت و اکسترانت.بعضی از این تکنولوژیها جنبه عمومی دارند نظیر میکروسافت استاندارد یا پایگاه دادههای لوتوس نوتز و بعضی از آنها ابزارهای تخصصی هستند مثل:هوش تجاری،مدیریت سند.
2-فرایندها:شامل فرایندهای استاندارد برای اهدای دانش،مدیریت محتوا(پذیرش، محتوا،حفظ کیفیت،نگهداری محتوای فعلی،بایگانی یا حذف محتوای قدیمی) است.در اینجا نیز مهم و ضروری است که فرایندها ساده و واضح باشند تا به وسیله تمام کارکنان سازمان کاملا درک و استفاده شود.
3-افراد:مهمترین چالش در مدیریت دانش اطمینان از مشارکت اعضاء در سهیمسازی دانش،همکاری و کاربرد مجدد دانش برای نتایج است.این موضوع مهم باید با تغییر فرهنگ سازمان توام باشد و فرهنگی بر سازمان حاکم شود که از احتکار دانش، اجتناب نماید و فضای توام با صمیمت و اعتماد خلق کند.برای تحقق این هدف لازم است به انگیزههای افراد توجه شود.به این منظور تنظیم مجدد سیستمهای پاداش، ارزیابی عملکرد و سایر سیستمهای اندازهگیری عملکرد باید مورد توجه قرار گیرد.
4-تعهد استراتژیکی مستمر: مدیریت استراتژیکی نقش کلیدی برای ارتقای رفتار مطلوب از طریق الگو یا ارتباط مستمر دارد.یک اصل ضروری برای موفقیت مدیریت دانش ایجاد تعهد استراتژیکی مستمر به مدیریت دانش توسط مدیران سطح بالا و ارشد سازمان است.بررسیها نشان میدهد ابتکار مدیریت دانش در چند سازمان شکست خورده زیرا آنها مدیریت دانش را کوتاهمدت فرض کرده و توجه خود را از موج بزرگ بعدی منحرف کرده و توجه خود را از موج بزرگ بعدی منحرف کرده بودند. سازمانها میتوانند عوامل زیر را به عنوان راهنمای موفقیت در کاربرد ابتکار مدیریت دانش مورد استفاده قرار دهند:
*وجود رهبران یا قهرمانان دانش،رهبر دانش شخصی است که به طور فعال برنامه دانش را خلق میکند و به جلو سوق میدهد *خلق فرهنگی که نوآوری و یادگیری و سهیمسازی دانش را تشویق کند*تسریع عمل یادگیری و انتقال دانش*ایجاد درک مشترک از مأموریتهای سازمان*وجود طرح روشن که ارتباط بین دانش با منافع آن را نشان دهد*بصیرتهای جذاب و جالب*زیر ساختهای تکنولوژی مناسب *در دسترس قرار دادن اطلاعات،دانش و متادانش برای کارکنان به منظور انجام کار کیفی و تحقق پارادایم خدمت.
عوامل عدم موفقیت مدیریت دانش
مهمترین مانع اجرای اثربخش مدیریت دانش در سازمان،فقدان فرهنگ تسهیم دانش و عدم درک مزایای بیشمار مدیریت دانش در میان کارکنان میباشد. به عبارت دیگر دلایل اساسی عدم موفقیت مدیریت دانش در انواع موسسات عبارت است از:
فقدان یادگیری سازمانی،به دلیل ارتباطات ضعیف میان کارکنان(02%)عدم موفقیت در به کارگیری مطلوب مدیریت دانش در تمامی فعالیتهای روزانه(91%) عدم تخصیص زمان مناسب به منظور یادگیری چگونگی بهرهگیری مطلوب از مدیریت دانش و درک پیچیدگیهای آن(81%)فقدان آموزش کارکنان(51%) برداشت نادرست کارکنان دال براین که مدیریت دانش مزایای کمی را به کاربران آن ارایه مینماید(31%)آنچه تاکنون بیان گردید حاکی از آن است که مهمترین دغدغههای اجرای اثربخشی مدیریت دانش،شامل جنبههای انسانی میباشد. بسیاری از موسسات بدین دلیل در اجرای اثربخش مدیریت دانش در سازمان ناکام بودهاند که مفاهیم مدیریت دانش را به شکلی مطلوب به کارکنان معرفی ننمودهاند.
|