تاکنون در تحقیقات مختلف مدلهایی در مورد مدیریت دانش معرفی شدهاند که هریک از آنها بر روی یک جنبه از مدیریت تمرکز کردهاند.
مدل فرایند دانش:داونپورت و پروساک با ارائه مدل اظهار داشتند فردی که اطلاعات را تولید میکند و میتواند به دادهها معنا بخشد آنها روی فرایندهای پنجگانه زیر تأکید معنادار میکنند.
1-تدوین اهداف براساس دانایی
2-طبقهبندی و شناسایی بخشی از دانش مورد نظر
3-پردازش
4-بازبینی
5-خلاصه کردن و جمعبندی دادهها.
این مدل به واقعیتهای خام موجود در دادهها معنا میبخشد.این مدل همچنین قواعدی را که در کاربرد نرمافزارها یا پایگاه دادهها برای تبدیل دادهها به اطلاعات معنادار وجود دارد بیان میکند.فرایند اطلاعات تحت تأثیر و عامل قرار میگیرد:این عوامل دانش صریح و دانش ضمنی هستند.
مدل مشارکتی در یاددهی و یادگیری:مدل مشارکتی در یاددهی و یادگیری بر محورهای زیر تأکید دارد:
1-ایجاد یک مدل ذهنی نو برای هر موقعیت جدید به جای به کارگیری دستورالعملهای کلی یکسان در موقعیتهای متعدد.
2-استدلال در مورد الگوهای کیفی و درک مستقیم به جای تجربه و تحلیل و تعیین مقدار و کمیت.
3-تفکر برحسب یک نظام کلی و به هم مرتبط به جای اجزاء جداگانه
4-تأکید و تمرکز بر فرایند یادگیری و مدلهای ذهنی حاکم بر آن به جای تأکید بر نتایج حاصله،تسلط بر مهارتهای اساسی،توانایی کارمشارکتی،توانایی مقابله با آشفتگیهای مداوم،کار در سطوح مختلف با دستورالعملهای متفاوت،بهبود مهارتهای کارکنان، حل مشکل و تصمیمگیری،سازگاری با تغییر موقعیتها،پذیرش تغییرات،به روز کردن دانش کارکنان،دستیابی به نتایج قابل سنجش، و برقرار کردن ارتباط بین تئوری و عمل،و عمل با عمل است.
مدل بینش از اطلاعات به بصیرت و دانایی:چگونگی استفاه از هوش و مراحل آن از اطلاعات به دانایی،دریافت اطلاعات، سازماندهی اطلاعات،و کاربرد علمی دانش در زندگی،طبقهبندی شده است.موفقیت یک سازمان بستگی به این دارد که تا چه حد از دانش استفاده کرده و دانش جدید به وجود آورد.قبل از این که سازمان بتواند دانش را مدیریت کند یا آراء جدیدی خلق کند باید بداند چقد دانش در اختیار دارد.برای اینکه این امر ممکن شود،به چارچوب و سیستمی برای طبقهبندی دانش نیاز است.طبقهبندی دانش مستلزم پرسش بعضی سؤالات درباره سازمان است.با موفق شدن در طبقهبندی دانش،سازمان باید پویایی پیچیدگی را درک کرده و بعد فرایند خلق دانش را بفهمد.
مدل رانش ضمنی:براساس این مدل بیشتر از دو سوم دانش حیاتی هر سازمان مستقیما از دانش ضمنی ناشی میشود.این دانشی است که کارکنان در ذهن خود نگه میدارند.با تکا برداشتن ضمنی بیشتر سازمانها بر دانش صریح و بازیابی اطلاعات متمرکز میشوند.این مدل نشان میدهد که چگونه دانش ضمنی عمیقا بر فرایندهای خلق دانش تأثیر میگذارد.این بازخوردها فقط از دانش حاصل نمیگردد بلکه با اطلاعات غیر کمی نیز غنی میشود.عمدتا این مدل بر چهار عامل غیر ملموس،نوآوری،درک و فهم قضاوت و تجربه تکیه دارد.
مهمترین هدف به کارگیری مدیریت دانش در انواع مؤسسات،انطباق سریع با تغییرات محیط پیرامون به منظور ارتقاء کارآیی و سودآوری بیشتر میباشد. در نتیجه،مدیریت دانش به فرایند چگونگی خلق، انتشار و به کارگیری دانش در سازمان اشاره دارد مدل حلزونی دانش:این مدل الگویی ارائه میدهد که به شناخت و اجرای مدیریت دانش یاری میرساند.این مدل با دانش همدلی،دانش تعقلی،دانش سیستمی و دانش عملی همراه است. به علاوه،مجموعهای از دانشهای نهفته یا آشکار مجزا،تا زمانی که به یک مجموعه تبدیل نشود،قابل تنظیم و توزیع در سازمان و ایجاد دانش جدید نخواهد بود.ایجاد دانش سازمانی نیازمند تعامل مداوم بین حالتهای مختلف دانش است.
مدل حلزونی به شرح زیر به تجزیه دانش میپردازد:
1)تولید دانش: کسب دانش فرایند-ترکیب دانش واقعی بودن دانش-ایجاد دانش ثبت دانش
2)ذخیره دانش: روند دانش(چگونگی دانش)
3)کاربرد دانش: علت(چرا بدانیم).
مدل مفهومی مدیریت دانش:این مدل بر سه محور داده، اطلاعات،دانش از طریق دانش ضمنی و دانش تلویحی در تولید دانش تأکید دارد و بر اهمیت سیستمهای اطلاعاتی به عنوان یک عامل ورودی عمده تأکید میکند.با استفاده از دانش تلویحی، اسناد،منابع دادههای مستند و گزارشات به درک،قضاوت و تجربه از طریق دانش ضمنی میرسد.
مدل راه حل دانش:این مدل،دانش را به عنوان کاربرد کامل اطلاعات و دادهها به علاوه مهارتها،تواناییها،ایدهها و انگیزههای بالقوه افراد تعریف میکند.دانش کمک میکند تا مشخص شود چه کاری باید انجام شود؟چه موقع باید انجام شود،کار باید در کجا راهنمایی شود؟اهمیت آن چیست؟و چطور باید آن را انجام داد تا بتوان کارآیی و اثربخشی را به حد مطلوب رساند؟وی میگوید دانش فرد را راهنمایی میکند تا بداند که چگونه دادهها و اطلاعات را پردازش کند و به نتایج مفید و مؤثر دست یابد.در این مدل سه عنصر اصلی در خلق دانش مورد بحث است:دادهها،اطلاعات و دانش، تمامی این عناصر بر کلیه عناصر خلق و تولید دانش اثر میگذارند
|