اولین گام ، تعریف مبنایی و اساسی از مفهوم نگهداری و تعمیرات است. با توجه به تصورات و تفسیرهای ناقص و غیر علمی حاکم بر ذهن بسیاری از مدیران و حتی کارشناسان و شاغلان در امر نگهداری و تعمیرات ، اهمیت این تعریف پر رنگتر و حساستر می شود. هر چند که حوزه نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه ، یکی از مهمترین روش های مطرح وکاربردی در این شاخه از علم هست اما نمی توان آن را تنها در این حوزه تصور کرد ،. برخی نیز ، مفهوم و اساس نگهداری را درنوع و یا نحوه اجرای یک یا چند عمل خاص و مقدماتی ، مثل روغنکاری محدود می کنند، گاهی نیز نگهداری و تعمیرات را به عنوان یک واکنش و عمل سریع در یک شرایط بحرانی برای تعمیر دستگاهها معنا می کنند؛ اگر چه سرعت ،یکی از شاخصهای مهم در این زمینهاست.اما مسلما تنها شاخص نیست. نگهداری و تعمیرات یک هنر است؛ چرا که پیش از وقوع یک مشکل و همچنین در هنگام وقوع آن، توانایی انتخاب رویکردها و فعالیتهای مختلف وجود دارد. لذا مدیران، سرپرستان و کارشناسان و مسئولان نگهداری و تعمیرات از نقش پررنگتری نسبت به سایر پارامترهای دیگر حتی «ماهیت مشکل ایجاد شده» برخوردار خواهند بود.
با توجه به معنی لغوی نگهداری در لغت نامه دهخدا، نزدیکترین و مناسب ترین عبارت برای لغت MAINTENANCE را نگهداري ترجمه نموده ايم . لغت Maintenance از نظر مفهومی کلیه عملیات و فعالیتهایی را که در راستای سالم و مرتب نگاه داشتن تجهیزات کار (چه ماشين چه غيرماشين) انجام میشود را شامل می گردد
عملیاتی از قبیل :
1-بازدید مرتب تجهیزات
2- رفع عیوب و نواقص احتمالی و جلوگیری از وقوع آسیب های بزرگ
3- تعمیرات دوره ای در فواصل معین
ودر کل تمامی اموری که باعث حفظ وضع صحیح کار مجموعه و اجزای آن شود. پس ذکر این نکته حائز اهمیت است که این لغت مفهوم تعمیرات را نیز در بر دارد.از این رو در این کتاب لغت نگهداری شامل تمامی فعالیت های تعمیراتی نیز میشود.
قوانین حاکم بر نگهداری و تعمیرات
نگهداری مدون و برنامه ریزی شده به تجارتی که در آن از سرمایه های موجود، دستگاه ها ، تجهیزات ، ماشین ها و امکانات و زیر ساخت ها در راستای تولید و تامین مشتری استفاده می شوند ارزش می دهد.این برنامه و زمان بندی باعث به حداقل رسیدن اتلاف زمان و منابع و استفاده از آنها در جهت فعال کردن سرمایه های موجود ودر نتیجه افزایش حداکثری تولید ، می شود.
در صنایع کوچک این برنامه ریزی می تواند جزء وظایف بازرسی تعریف شود ویا بخشی از کار روزانه تیم مدیریت تعریف شدو یا یک بازرس مجزا سپرده شود. متاسفانه این برنامه ریزی در شرایطی که زمان محدود و تراکم کاری زیاد است ، افت شدیدی می کند. که با توقف آن در کوتاهترین زمان ، کار ها به صورت غلط و غیر اصولی اجرا می شوند که در نتیجه برآیند آن افزایش هزینه نگهداری است.
در صنایع بزرگ ، یک نفر مسئول برنامه ریزی و زمان بندی کار هاست. در تشکیلات و مجموعه های اقتصادی و صنعتی بزرگ برنامه ها و زمان انجام کار ها طبقه بندی و تقسیم شده اند به نحوی که وظایف هر فرد و زمان انجام هر کار مشخص شده است.
بهتر این است که شما همه چیز را در مورد کاری انجام میدهید بدانید مثلا چرا این کار به این نحو انجام می شود؟ تاریخچه و گزارشات قبلی این کار به چه نکاتی اشاره کرده اند؟ چه کار ها و چه عواملی باعث مشکلات می شوند ودر صورت وقوع یک مشکل چگونه می توان آن را بر طرف کرد مسلماًزمانی که شما در این زمینه مهارت یابید همه چیز آسان می شود اما چیزی که اهمیت دارد انتخاب و اجرای بهترین روش در انجام آن کار می باشد و این امر از طریق یادگیری و اکتساب از دیگران و نوشتهایشان امکان پذیر است.
در یک نگاه ساده متوجه می شویم که نگهداری و تعمیر دستگاه ها و تجهیزات از خود آنها مهمتر و ارزنده تر است و اعمال آن در سیستم ضروری و اجتناب ناپذیر است و حاصل آن فعالیت مداوم دستگاه ها و سرویس دهی آنها به سیستم هست.
در دنیای رقابتی امروز ،علم نگهداری در مدیریت دستگاه ها و تجهیزات و عمر فعال آنها رشد کرده و به عنوان یک زیر مجموعه الزامی در مدیریت سرمایه ها تعریف شده است به صورتیکه مدیریت سرمایه های فیزیکی و موجود باعث افزایش عمر و دوره کاربری آنها ودر نهایت بالاترین سود وبازده ممکن می گردد. در همین راستا، وجود فاکتورهای شش گانه زیر الزامی است، فاکتور هایی که تنها در گروی اجرای صحیح و علمی نگهداری محقق می شود.
1-کاهش خطر و ریسک ناشی از فعالیت سیستم
2-اجتناب از خرابی دستگاه ها و تجهیزات
3-تامین تجهیزات پایا و ماندگار و با کیفیت
4-کمترین هزینه تولید
5-محدود کردن ضررات و زیان های ناشی از فعالیت دستگاه ها
6- تولید و خروجی حداکثری
همچنین تحقق این فاکتورها منوط به وجود هماهنگی و همکاری نزدیکی بین قسمت های فنی ،عملیات و تعمیر و نگهداری است. واین مستلزم یک رابطه فعال و متعادل مابین این 3 گروه است
منبع:سایت پارسی
|