آينده در دستان كيست؟
پنجاه سال پيش از اين، آيندهپژوه نامدار فرانسوي "دو ژوونل"، كه او را پدر آيندهپژوهي مدرن لقب دادهاند، مؤسسهاي به نام "فوتوريبل" تأسيس كرد كه امروز يكي از قطبهاي توانمند آيندهپژوهي در اروپا محسوب ميشود. اينك فرزند او كه خود يك آيندهپژوه است، اين مؤسسه را اداره ميكند.
ژوونل دربارهي فلسفهي وجودي اين مؤسسه گفته بود:
"نميتوانم از اين موضوع متأسف نباشم كه كشور ما، سازمانهاي ما، و مردم ما همه و همه گويي پشت به آينده حركت ميكنند. اين شيوهي عمل هيچ حاصلي جز فرصتسوزي ندارد. ما با ايجاد اين مؤسسه و بسط دانش و معرفت آيندهپژوهي تلاش خواهيم كرد تا نگاه مردم را از گذشته برگيريم و به سوي آينده برگردانيم؛ چيزي كه من آن را چرخش به سوي آينده مينامم".
او مدتي بعد نشريهاي به نام Prospective را منتشر ساخت كه معناي تحتالفظي آن "چرخش
به سوي آينده" يا "آيندهسازي" است. معماري آينده نيز به سهم خود درگروي ديدهباني و پويش محيط خارجي و داخلي است تا امكان بازشناسي فرصتها و تهديدهاي ملي فراهم آيد.
تحقق آرمانها و اهداف والاي ديدهباني در حوزهي علوم، فناوري و سامانههاي هوشمند، رسالت خطير و پرمخاطرهاي است كه مشاركت و همدلي تمامي اعضاي جامعه را طلب ميكند. ترديدي نيست كه ديدهباني مؤثر و كارآمد در اين حوزه نيازمند ايجاد شبكههاي حقيقي و مجازي در پيكرهي جامعه است. ايجاد چنين شبكههايي امكان شناسايي ضعيفترين سيگنالهاي تغيير را فراهم ميسازد و همهي مديران و پژوهشگران با مشاركت در اين رسالت بزرگ قادر خواهند بود كار ديدهباني را از جنبههاي مختلف مورد توجه قرار دهند.
قافلهي علوم و فناوري پرشتاب و بيوقفه در مسير تكامل پيش ميتازد. ظهور و بروز علوم جديد، پيدايش فناوريهاي نوين و فرآوردههاي صنعتي تازه، نماد عصري است كه بهشدت ناپايدار و در حال دگرگوني است و در چنين فضايي آكنده از عدم قطعيت، ديدهباني و رصد سپهر دانش و فناوري، قرعهي فالي است كه به نام آيندهپژوهان زدهاند.
چگونه ديدهباني كنيم؟
شنيدهايم كه ديدهبان چشم توپخانه است. در ميدان نبرد، ديدهبان از نقطهاي مشرف به دشمن تمامي تحركات و فعاليتهاي آنان را تحت نظر گرفته و با كمك وسايل ارتباطي به فرماندهان و تصميمگيرندگان منتقل ميسازد. او حتي ميتواند بسياري از تحركات را تفسير و تعبير كرده و از همين طريق به فرماندهان در اخذ تصميم ياري رساند. يك ديدهبان ميتواند تشخيص دهد كه ورود نيروي تازه نفس به خط مقدم به قصد تحكيم خطوط دفاعي است يا دشمن در حال تعويض نيروهاي خستهي خويش است و يا قصد حمله دارد.
در چنين شرايطي ارسال اطلاعات خام و بدون تفسير فرماندهان و مديران را با مشكل مواجه خواهد ساخت. از ديگر سوي ديدهبان بايد واجد شرايطي باشد كه بتواند وظايف خويش را به شكلي مطلوب به انجام رساند. آشنايي با نقشه، قطبنما، تخمين مسافت، آشنايي با ابزار و ادوات جنگي، شناخت آرايشهاي نظامي ... به ديدهبان كمك ميكند تا اطلاعات قابل اتكايي براي فرماندهان مهيا سازد.
محل استقرار ديدهبان نيز اهميت بسيار دارد. او بايد در جايي موضوع بگيرد كه امكان پايش و ردگيري همهي تحولات را داشته باشد. ديدهبان همچنين نيازمند ابزارهايي براي ايجاد ارتباط با فرماندهان بوده تا اطلاعات خويش را به سرعت و دقت به آنان منتقل سازد.
ترسيم تصويري ساده از ديدهبان در عرصهي ميدان رزم ميتواند ما را به درك بهتر ديدباني علوم، فناوري و سامانههاي هوشمند رهنمون سازد. محيط بهشدت تغييرپذير و در حال دگرگوني، مالامال از فرصت و تهديدهاست.
در اين حوزه نيز اشراف بر تحولات، تفسير و تحليل تغييرات محيطي و ارائهي آن به تصميمگيرندگان مشابه نقشي است كه ديدهبانان ميدان نبرد بر عهده دارند.
حال پرسش اساسي اين است كه چگونه ميتوان در سپهر دانش و فناوريها ديدهباني كرد و چه رخدادهايي مورد توجه قرار داد؟
براي پاسخ گفتن به اين پرسش بررسي مهمترين تكنيكها و ابزارهاي ديدهباني امري ضروري است. در حقيقت ديدهباني علوم و فناوريها از چهار طريق فراهم ميآيد:
1. پيمايش علوم و فناوري
در روش پيمايش رخدادها و روندهايي كه آينده را تحت تأثير قرار ميدهند و در حال حاضر تنها بهصورت سيگنالهاي بسيار ضعيف وجود دارند شناسايي و تشخيص داده ميشوند. در روش اخير علوم و فناوريهايي كه احتمال ظهور آنها در آينده وجود دارد مورد بررسي و تحليل قرار ميگيرند. اطلاق شناسايي پيش از ظهور بر اين روش بهترين گزينه ميباشد.
2. پايش علوم و فناوريها
رصد مستمر رخدادها و روندهايي كه در مرحلهي پيمايش پيشبيني و يا شناسايي شدهاند در مرحلهي پايش به انجام ميرسد. هدف از پايش علوم و فناوريها درك اين موضوع است كه آيا روندها و رخدادهاي مورد نظر در حال تقويت هستند با تضعيف؟ شناسايي علوم و فناوريهاي نوظهور و تلاشهاي فناورانه در اين حوزه معنا خواهد يافت.
3. ردگيري علوم و فناوريها
در فرآيند ردگيري، بر حوزه يا ناحيهي ويژهاي از علوم و فناوريها متمركز خواهد شد. ناگفته پيداست كه جهشهاي علمي و فناورانهي، نقاط قوت و ضعف آن و همچنين راهبرد و چشماندازهاي ترسيمشدهي كشور و سوگيري تحقيقاتي ما را ملزم ميسازد كه بر بخشهايي از علوم و فناوريها توجه و تأكيد بيشتري داشته باشيم. اجراي چنين راهبردي در سايهي فرايند ردگيري علوم و فناوريها مصداق مييابد.
4. شبيهسازي علوم و فناوريها
در فرآيند شبيهسازي فرمولها و معادلات حاكم بر روابط بين عوامل مختلف مؤثر بر آينده علوم و فناوريها بررسي شده و بر پايهي آنها تصويري از آيندهي موضوع مورد بررسي توليد ميشود. تصويري كه ميتواند آينهي تمام نماي دانش يا فناوري ويژهاي باشد. در چنين فضايي ديدهباني تنها بهمعناي بازتاب دادن رخدادها و روندها نيست بلكه گونهاي تحليلي از ديدهباني به انجام ميرسد.
هر يك از اين روشهاي چهار گانه كه به اتفاق فرآيند ديدهباني را تجسم مي بخشند، سهم معين و مشخصي در كار ديدهباني و برنامهريزي آينده را بر عهده دارند.
موضوعات ديدهباني
دادهها و اطلاعات نهفته و آشكار فردي در فرآيندي ذهني به دانش تبديل ميشود و دانش چرخهاي فناوري را حركت وا ميدارد و فناوري به نوبهي خود هويت مستقلي به نام صنعت را موجب ميشود. در طول اين فرآيند طولاني و پر پيچ و خم پيمايش، پايش، ردگيري و شبيهسازي هر يك بخشي از كار رمزگشايي را برعهده دارند. اما موضوع مجهول و مغفول در اين فرآيند اين پرسش اساسي است كه اساساً چه چيزي بايد ديدهباني شود؟ در شرايطي كه تولد، بلوغ و شكوفايي دانش و فناوريها هزاران موضوع بكر و تازه را به همراه دارد، آيا امكان رصد همهي تغييرات وجود دارد؟ و آيا رصد تمامي اين تغييرات ممكن، ضروري و اجتنابناپذير است؟
در پاسخ به اين پرسش بايد اذعان داشت كه همهي تغييرات ميتوانند به سهم خويش و در ترسيم آينده مؤثر باشند، اما تعدد و تكثر آنها موجب ميشود كه در فرآيند ديدهباني شاخصهايي را براي كارآمدي موضوعات وضع كنيم.
در حقيقت موضوعي ميتواند در ديدهباني مورد توجه باشد كه در يكي از اين دستهبنديهاي علوم جاي بگيرد:
· علوم و فناوريهاي در حال ظهور كه در زمان حال تنها سيگنالهاي ضعيفي از آن به گوش ميرسد.
· علوم و فناوريهاي نوظهور و در حال تكامل كه موجد تغييرات اساسي در آينده خواهند بود.
· علوم و فناوريهاي كليدي و راهبردي كه در عرصهي سياست و نبرد نقش تعيينكننده و موازنهاي دارند.
· علوم و فناوريهاي بنيادي كه بناي ساير علوم و فناوريها بر آن واقع ميشود.
انجام چنين رسالت خطيري نيازمند زيرساختهاي لازم براي ديدهباني و به عبارت روشنتر در گرو طراحي و ايجاد شبكهي ديدهباني است. شبكهاي درهم تنيده و متشكل از افراد، سازمانها و انديشههاي آيندهمدار كه سوداي آيندهاي متعالي براي ميهن سربلندمان را در سر دارند.
توسط دکتر سعید خزایی
|